نور سیاه در ادب عرفانی

Authors

مهدی زمانی

abstract

در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفهوم و کاربردهای تعبیر نور سیاه در ادب عرفانی پرداخته می شود. قلمرو این پژوهش شامل ادبیات عرفانی پارسی و نیز متون عرفانی عربی می شود. در این متون به دو کاربرد متفاوت و شاید متضاد از تعبیر «نور سیاه» بر می خوریم: یکی نور ذات الهی و دیگری نور ابلیس. بیشتر موارد کاربرد این تعبیر را در مفاهیمی مرتبط با معنای نخست شاهد هستیم. برای سیاهی یا تاریکی نور ذات دو علت می توان یافت: یکی آن که شدت نور ذات الهی تیرگی دیدگان سالک را در پی دارد و نزدیکی آن نور چشم را دچار گرفتگی ( قبض) می کند و او را در خود فانی می سازد. دیگر آن که سیاهی اشاره به کثرت ها و تعیّن هایی باشد که نور ذات را در خود پوشیده و مستور می سازد، که در این صورت معنایی نزدیک به تعبیر «پرده های نور» (حجاب های نورانی) خواهد داشت. برخی نور سیاه را بیانگر تجلی صفاتی حق دانسته اند و بعضی آن را اشاره به مرتبه خفی، از مراتب هفت گانه وجود آدمی معرفی نموده اند. هم چنین تعبیرات سیاه رویی (سواد الوجه)، شب روشن، شب یلدا، خال سیاه، چشم سیاه و نقطه را می توان از واژگان مرتبط با نور سیاه در ادبیات عرفانی دانست. در نقطه مقابل، عین القضات همدانی نور سیاه را نور شیطان می داند زیرا از دیدگاه وی شیطان مظهر صفات جلال الهی است. برخی برای این کاربرد ریشه ای گاهانی یا زروانی در نظر گرفته اند که بر اساس نوعی هم نشینی نور و ظلمت استوار شده است. این امر تا حدودی به دفاع از نقش وجود شناختی شیطان مربوط می شود و می توان در آن به دیده نقد نگاه کرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نور سیاه پارادوکس زیبای عرفانی

پارادوکس «نور سیاه» در آثار عارفانی همچون نوشته‌های عین­القضات و احمد غزالی، رمزی عارفانه برای اموری چون ذات حق تعالی یا دیدنی نادیدنی، حجاب ذات، بالاترین نورها و جامع انوار حتی نمادی از ذات ابلیسدر مقابل نور سفیدکه تمثیل نور محمدی(ص) است، کاربرد دارد. در عالی­ترین مصادیقش افزون بر ذات الهی، در بسیاری موارد تجسم انسان کامل و عارف واصلی است که همچون آهن گداخته، صفات آن مثل سیاهی، سردی و سختی را ...

full text

نور سیاه پارادوکس زیبای عرفانی

پارادوکس «نور سیاه» در آثار عارفانی همچون نوشته های عین­القضات و احمد غزالی، رمزی عارفانه برای اموری چون ذات حق تعالی یا دیدنی نادیدنی، حجاب ذات، بالاترین نورها و جامع انوار حتی نمادی از ذات ابلیسدر مقابل نور سفیدکه تمثیل نور محمدی(ص) است، کاربرد دارد. در عالی­ترین مصادیقش افزون بر ذات الهی، در بسیاری موارد تجسم انسان کامل و عارف واصلی است که همچون آهن گداخته، صفات آن مثل سیاهی، سردی و سختی را ...

full text

رمزپردازی زن در ادب عرفانی

چکیده: ادبیات عرفانی حوزه‌ای وسیع و گسترده از رمزپردازی را پیش چشم خواننده‌ی رمزجو می‌گشاید. خاصیت رمز، دوسوگراییِ آن است. رمزهای عرفانی از دو ساحتِ متقابلِ آسمانی و زمینی برخوردار هستند. واژه‌ی زن در ادب فارسی از کلمه‌هایی است که دست‌مایه‌ی رمزپردازی و سمبولیسم قرار گرفته است. مقاله‌ی حاضر تلاش می‌کند تا وجوه مختلف این سمبولیسم را مطالعه کند. میدانِ این مطالعه، شعر و نثرِ عرفانی است. از مجموعه‌ی شع...

full text

ادب و سلوک عرفانی

منظور از ادب در عرفان و تصوّف، حفظ حدود و حریم بندگی و عدم تجاوز از آن می‌باشد. انسانی که قصد دارد راه معنوی رسیدن به خدا را بپیماید، براساس توصیه و تأکید بزرگان تصوّف و عرفان، آداب و رسومی را باید رعایت کند که از لوازم ضرور این راه است. صوفیان با توجّه به آیه‌ی شریفه‌ی « الحافظون لحدود الله» و حدیث نبوی «ادّبنی ربّی فأحسن تأدیبی» ریشه‌ی آداب سلوک را قرآن و سیره‌ی پیامبر اکرم (ص) می‌دانند. بنابراین،...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
ادبیات عرفانی

Publisher: دانشگاه الزهرا

ISSN 9384-2008

volume 6

issue 10 2015

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023